1 غذای میر ندیدم ولی به گاه غذا بر اوگذشتم و دیدم که چاکران امیر
2 کمان گروهه به کف گرد سفرهخانه او کمین گشاده مگس ها همی زنند به تیر
1 دارد سرهنگ شهریار محمد لطف به من، چون به یار غار محمد
2 ما و محمد دو دوستار قدیمیم کی رود از یاد دوستار، محمد
1 ماندهام در شکنج رنج و تعب زبن بلا وارهان مرا یارب
2 دلم آمد درین خرابه به جان جانم آمد درین مغاک به لب
1 هنگام فرودین که رساند ز ما درود بر مرغزار دیلم و طرف سپیدرود
2 کز سبزه و بنفشه وگل های رنگ رنگ گویی بهشت آمده از آسمان فرود