-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من بر سر کوی تو ندیدم خاکی که به سر نکرده باشم
2 از دست جفای تو نماندهست شهری که خبر نکرده باشم
3 جز مهر تو در دلم نرفتهست مهری که به در نکرده باشم
4 شب نیست که با خیال قدت دستی به کمر نکرده باشم
5 در حسرت زلف تو شبی نیست کز گریه سحر نکرده باشم
6 یک باره مرا مکن فراموش تا فکر دگر نکرده باشم
7 کردی نظری به من که دیگر از فتنه حذر نکرده باشم
8 تیری ز کمان رها نکردی کش سینه سپر نکرده باشم
9 از سیل سرشکت خانهای نیست کش زیر و زبر نکرده باشم
10 خاکی نه که در غمش فروغی زآب مژه تر نکرده باشم