ندیدم در جهان کامی دریغا از عراقی غزل 5

ندیدم در جهان کامی دریغا

1 ندیدم در جهان کامی دریغا بماندم بی‌سرانجامی دریغا

2 گوارنده نشد از خوان گیتی مرا جز غصه‌آشامی دریغا

3 نشد از بزم وصل خوبرویان نصیب بخت من جامی دریغا

4 مرا دور از رخ دلدار دردی است که آن را نیست آرامی دریغا

5 فرو شد روز عمر و بر نیامد از آن شیرین لبش کامی دریغا

6 درین امید عمرم رفت کاخر: کند یادم به پیغامی دریغا

7 چو وادیدم عراقی نزد آن دوست نمی‌ارزد به دشنامی دریغا

عکس نوشته
کامنت
comment