فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین از فروغی بسطامی غزل 31

غزل 31 ام از 549 غزلیات

بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را

1 بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را لب فرهاد نبوسید لب شیرین را

2 صدهزاران دل دیوانه به زنجیر کشم گر به چنگ آورم آن سلسله پرچین را

3 گر شبی حلقهٔ آن طره مشکین گیرم مو به مو عرضه دهم حال دل مسکین را

4 سیم اگر بر زبر سنگ ندیدی هرگز بنگر آن سینهٔ سیمین و دل سنگین را

5 ره به سر چشمه خورشید حقیقت بردم تا گشودم به رخش چشم حقیقت بین را

6 کسی از خاک سر کوی تو بستر سازد که سرش هیچ ندیده‌ست سر بالین را

7 گر به رخ اشک مرا در دل شب راه دهی بشکنی رونق بازار مه و پروین را

8 گر تو در باغ قدم رنجه کنی فصل بهار برکنی ریشهٔ سرو و سمن و نسرین را

9 گر تو در بتکده با زلف چو زنار آیی بت پرستان نپرستند بت سیمین را

10 کفر زلف تو چنان زد ره دین و دل من که مسلمان نتوان گفت من بی دین را

11 ترسم از تیرگی بخت فروغی آخر گرد خورشید کشی دایرهٔ مشکین را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را

شاعر شعر بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را چه کسی است ؟

شاعر شعر بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را فروغی بسطامی می باشد.

شعر بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را چیست ؟

قالب شعر بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را غزل است

مضمون اصلی شعر بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر