یک‌رنگ بی‌خودی شده از از جویای تبریزی غزل 879

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

یک‌رنگ بی‌خودی شده از خود بریده‌ام

1 یک‌رنگ بی‌خودی شده از خود بریده‌ام با وحشت آرمیده‌ام از بس رمیده‌ام

2 عرش برین مقام من از فیض بی‌خودی است از خویش رفته‌رفته به جایی رسیده‌ام

3 چون سایه در ره تو به خاک اوفتاده‌ام گرد ره فنا شده رنگ پریده‌ام

4 سر مگوی پرده‌دری‌های غنچه را جویا هزار بار ز بلبل شنیده‌ام

عکس نوشته
کامنت
comment