1 یکرنگ بیخودی شده از خود بریدهام با وحشت آرمیدهام از بس رمیدهام
2 عرش برین مقام من از فیض بیخودی است از خویش رفتهرفته به جایی رسیدهام
3 چون سایه در ره تو به خاک اوفتادهام گرد ره فنا شده رنگ پریدهام
4 سر مگوی پردهدریهای غنچه را جویا هزار بار ز بلبل شنیدهام
دیدگاهها **