- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهر جمعی عیب جویان بستم این احرام دوش کز تعصب چست بر بندم میان خود به هجو
2 برنیارم بر مراد دل دمی با دوستان برنیارم تا دمار از دشمنان خود به هجو
3 در پس زانوی فکرت چون نشستم تا کنم در سزای ناسزایان امتحان خود به هجو
4 رستخیزی بود موقوف همین کز ابر طبع سردهم سیلی و بگشایم دهان خود بد هجو
5 شد هیولی قابل صورت ولی رخصت نداد پاکی طبعم که الایم زبان خود به هجو