- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کبوتر را ره آگاهی از احوال خود بستم که حسرت نامه ام را بر شکست بال خود بستم
2 سخن از عرش گوید مرغ دل تا آستانش را به سرو قامت آه بلند اقبال خود بستم
3 به رنگ صبح کی افسرده از تهمت پیری کمر از نور فیض جام مالامال خود بستم
4 زخجلت خویشتن را از دل خود هم نهان دارم در این آیینه ره بر صورت احوال خود بستم
5 ز بس رخساره ام در گرد کلفت شد نهان جویا به روی آینه دیواری از تمثال خود بستم