چشم سرمست تو ما را بستم کاری از قاسم انوار غزل 206

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

چشم سرمست تو ما را بستم کاری کشت

1 چشم سرمست تو ما را بستم کاری کشت دید صد زاری ما را و بصد زاری کشت

2 سرخ شد چهره زردم ز سرشک گلگون که مرا یار بدان چهره گلناری کشت

3 بارها ناز توام کشت و عجب می دارم زان شکر خنده شیرین که بسر باری کشت

4 گفتمش: یار منی، گفت که: اغیار، نه یار اندرین شیوه مرا یار باغیاری کشت

5 جرم من چیست؟ بر پیر مغان واگویید که: مرا ساقی از استیزه بهشیاری کشت

6 چشم سرمست ترا دیدم و هشیار شدم که مرا نرگس مست تو ببیماری کشت

7 ز اول عشق دلم داد که: قاسم، مهراس آخر الامر مرا یار بدلداری کشت

عکس نوشته
کامنت
comment