به خالت نسبت مشک ختنا کردم از کمال خجندی غزل 693

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

به خالت نسبت مشک ختنا کردم خطا کردم

1 به خالت نسبت مشک ختنا کردم خطا کردم من این تشبیه بینیت چرا کردم چرا کردم

2 صبا انداخت در دستم شی زلف چو چوگانش چه گویم کآن نفس با او چه کردم چه‌ها کردم

3 چو دیدم قبله روی تو صد ساله نماز خود به محراب دو ابرویت نضا کردم قضا کردم

4 رفییت تربیت فرمود یکبارم به دشنامی من از شادی دوبار او را دعا کردم دعا کردم

5 دل خود را که از ریش کهن شد نو به نو خسته به داروخانه دردت دوا کردم دوا کردم

6 کز تو نگریزم به خون خود خطی و آنگه دو چشمت را بر این معنی گوا کردم گوا کردم

7 کمال ار اندکی زآن خط غباری داشت بر خاطر چو دیدم روی او با او صفا کردم صفا کردم

عکس نوشته
کامنت
comment