-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با تو یکجا نمی توانم بود وز تو یکتا نمی توانم بود
2 با تو دارم چو تن به جان پیوند تن تنها نمی توانم بود
3 بر سر کوی تو ز بیم رقیب آشکارا نمی توانم بود
4 بی تو بالین نشایدم ز حریر سر به خارا نمی توانم بود
5 بر دلم بی تو شهر تنگ آمد جز به صحرا نمی توانم بود
6 بدرم خرقه شکیبایی چون شکیبا نمی توانم بود
7 بستم از ناله لب تو را زین بیش انده افزا نمی توانم بود
8 من و قطع ره عدم چه کنم بی تو قطعا نمی توانم بود
9 جز به آزار تیغت آسوده جامی آسا نمی توانم بود