- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر متاع فتنه کز عشق ستمگر می خرم می دهم باز و به منت بار دبگر می خرم
2 دهر مرد افکن به میدانم کند تکلیف و من می دهم روز خوش و آسیب اختر می خرم
3 مُهر منمای و مجو از من که من این جنس را غابیانه می فروشم در برابر می خرم
4 در محبت دل زبان را دوست دارد ور نه من نیم ناز از وی به صد جان بلکه کمتر می خرم
5 مایه دار همتم گر خار ره گردد فلک می فروشم پا به خار راه و شهپر می خرم
6 دل به خشم از دلبر و من گرم صلح انگیزیم دم مزن ناصح که طوطی بهر شکر می خرم
7 یک نگاه و یک تبسم گر کنی سرمایه ام نوش و نیش هر دو عالم را سراسر می خرم
8 روی بازار مراد امروز عرفی با من است دامن تر می فروشم، دیدهٔ تر می خرم