سوختم در یاد شمع عارض جانانه‌ها از جویای تبریزی غزل 41

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

سوختم در یاد شمع عارض جانانه‌ها

1 سوختم در یاد شمع عارض جانانه‌ها بر هوا دارد غبارم شوخی پروانه‌ها

2 باده تا افروخت شمع عارضش را می‌کند موج می بی‌تابی پروانه در پیمانه‌ها

3 هیچگه بی‌آه دودی از دل ما برنخاست باشد از دیوانه‌ها آبادی ویرانه‌ها

4 مهر و مه بی‌تابی پروانه بر گردش کنند گر بریزند از غبارم رنگ آتشخانه‌ها

5 داغ دل از قصه فرهاد و مجنون تازه شد ریخت بر زخمم نمک‌ها شور این دیوانه‌ها

6 در کف ما اختیار توبه را نگذاشتند سرنوشت ماست جویا از خط پیمانه‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment