عفوت آوردم، دل شرمنده از عرفی شیرازی غزل 478

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عفوت آوردم، دل شرمنده را آتش زدم

1 عفوت آوردم، دل شرمنده را آتش زدم خط آزادی نمودم بنده را آتش زدم

2 کاو کاو خانه کردم، جنس بی قیمت نبود شگر گفتم گوهر ارزنده را آتش زدم

3 خنده ار با گریه دیدم بر در رد و قبول گریه را مقبول خواندم، خننده را آتش زدم

4 بانگ هیهاتی ز دل بر داشتم کز گرمی اش مرده را بیدار کردم، زنده را آتش زدم

5 دیده از مقصود بستم، چشمهٔ لذت گشود خان و مان طالع فرخنده را آتش زدم

6 دوستان را تا شدم آیینه دار از خوب و زشت مو به موی عرفی شرمنده را آتش زدم

عکس نوشته
کامنت
comment