-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوی محراب شدم با می ناب آلوده در بغل مصحف و دامن به شراب آلوده
2 دل سیه مست و خراب از اثر بادهٔ دوش بی صفا می شود آیینهٔ آب آلوده
3 مجلس موعظه ام گرم نگردیده رسید از پیم ساقی سرمست شتاب آلوده
4 رخ برافروخته از غیرت بی باکی من عرق شرم، گلش را به گلاب آلوده
5 سنبل آشفته، دل آزرده، نگه، تشنه به خون ابروی تلخ ز کینم به عتاب آلوده
6 گفت شرمت ز خرابات نشینان ناید؟ که در او دامن شیخ است چو شاب، آلوده
7 رند میخانه کجا مسجد و محراب کجا؟ نکنی نامه اعمال، ثواب آلوده
8 با چنین حال گشودم سر طامات و حدیث همه بیهوده، چو افسانهٔ خواب آلوده
9 بی حجابانه زدم لعل لبش بوسه، حزین بازگشتم به خرابات حجاب آلوده