سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

خویش را از بس به تیغ موج از سلیم تهرانی غزل 824

غزل 824 ام از 1122 غزلیات

خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

1 خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم جای ناخن بر تن من نیست، بر هر جا زدم

2 عرصه ی معمور بر خیل سرشکم تنگ بود همچو ابر نوبهاری خیمه بر صحرا زدم

3 روزگار از عجز گفتم مهربان گردد، نشد همچو همت، دست بر دامان استغنا زدم

4 خاطر خود را به درویشی تسلی ساختم آزمودم ظرف خود را، سنگ بر مینا زدم

5 پشت پایم از کف پا بیش دارد آبله بر جهان در راه عشق از بس که پشت پا زدم

6 قطره ی بی دست و پایم من سلیم، اما چو سیل کاروان موج را صدبار در دریا زدم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم

شاعر شعر خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم چه کسی است ؟

شاعر شعر خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم سلیم تهرانی می باشد.

شعر خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم چیست ؟

قالب شعر خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم غزل است

مضمون اصلی شعر خویش را از بس به تیغ موج این دریا زدم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.