- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقان دردش طلب دارم مرا همدرد کیست آنکه دارد در غم او جان غم پرورد کیست
2 ای که گرم و سرد عالم هر دو نیکو دیده ای گو یکی چون من به اشک گرم و آه سرد کیست
3 عاشق یکرنگ خواهی جوی در ما خاکیان ز میان با چهره پر گرد و روی زرد کیست
4 سیل اشکم برد یک شب بر درش خندید و گفت پیش ما این شخص آب آورد و لای آورد کیست
5 گر نرنجیدی زما آن غمزه می کردیم غمز کان که بی موجب دل از اهل نظر آزرد کیست
6 بر درت جز چشم بیدار و دل جان سیر من عاشقی کو در نیارد سر ز خواب و خورد کیست
7 درد و غم بفرست با باران نخستین با کمال تا شود معلوم کز عشاق کویت مرد کیست