1 ز روح پاک تو امدادها طلب دارم نه زاد راحله دارم نه قوت این راه
2 دگر ز حشمت و جاهت امید آن دارم که زیر چتر تو باشد مرا به حشر پناه
3 به اختیار از این آستان نمی رفتم که فرض بود مرا دیدن رسول الله
1 چون تیر پیچ و تاب ندارد کمان ما پاک است از ریا و حسد خاندان ما
2 غیر از هدف شدن نزند فال دیگری گر مهره های قرعه شود استخوان ما
1 رو به هر کوهی نماید طور میدانیم ما هرکه گوید حرف حق منصور میدانیم ما
2 غایبان گر در حضور ما سخنها گفتهاند نیست ز ایشان رنجی معذور میدانیم ما
1 ظهور نعمت منعم بود گدایی ما نوای عالم معنی است بینوایی ما
2 زمانه افسر شاهی به روی خاک انداخت چو دید شوکت و شأن برهنه پایی ما