- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از تو من غافلم از من نه تو غافل باشی که ز دیر و حرمت جویم و دردل باشی
2 سیل تا بحر رود راست بهرجا خیزد نشود گم رهش آن را که تو منزل باشی
3 بتو دارند گذر عاقبت از تن جانها جسم کشت و جهان بحر و تو ساحل باشی
4 از شهادت بودم روز قیامت کافی اینقدر فیض که من کشته تو قاتل باشی
5 آه ازاین ناز که سوی من از آن گوشه چشم نفتد غیر نگاهی که تو غافل باشی
6 نه منت مایلم و بس که دو عالم باشند همه مایل بتو و تو بکه مایل باشی
7 نشود از تو همین مشکل ما حل ور نه دو جهان را تو گشاینده مشکل باشی
8 سرخوش از باده وصلت همه جز من مپسند که خورم خون من و تو ساقی محفل باشی
9 جز کدورت نکشی از تن خاکی مشتاق تا تو آمیخته چون آب درین گل باشی