1 ای من غلام آنکه غلام غلام توست در آرزوی جرعه ی جام مدام توست
2 جام جهان نمای جم و چشمه ی خضر گر راست بشنوند زمن عکس جام توست
3 بر مقدم تو گر برود گو برو سرم سرهای گرد نان جهان زیر گام توست
4 گر شد دل رمیده ی من رام عشق تو نبود عجب که توسن افلاک رام توست
5 هرگز نه ممکن است که خواهد خلاص یافت هر دل که قید سلسله ی همچو دام توست
6 جایی دگر کدام و پناهی دگر کجا اینش نه بس که در حرم اهتمام توست
7 گر بگذرد نزاری بر یاد خاطرت او را تمام اگر چه که او ناتمام توست
دیدگاهها **