1 آنم که قفای من جبین طلب است هر موی سرم دست گزین طلب است
2 دستم دست است، کوششم کوشش، لیکن دامان تو فوق آستین طلب است
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چراغ عشق به گلخن شود دلیل مرا شبی به گلخن خود می برد خلیل مرا
2 ز باغ وصل ثمر خواهم آن قدر که دهند کجا نظر به کثیر است و یا قلیل مرا
1 صد قول به یک زمزمه طی می کنم امشب مستی نه به اندازه ی می می کنم امشب
2 مجنون ترا قبله اجابت ز دعا بود هنگام دعا روی به حی می کنم امشب
1 بر دل یوسف غمی در کنج زندان بر نخاست کز پریشانی فغان از پیر کنعان بر نخاست
2 وه که تا لب های من آلوده از افغان نکرد تشنگی از هر طرف، جویی به حیوان بر نخاست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به