- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من بنده حقیر و تو سلطان محتشم گر در غم تو زار بمیرم تو را چه غم
2 رنجور گشته ام ز تمنای مقدمت بهر خدا به پرسش من رنجه کن قدم
3 بر جانم از تو هر چه رسد جای منت است گر ناوک جفاست گر خنجر ستم
4 سرگشتگان بادیه پیمای عشق را هجر تو ره نمود به سر منزل عدم
5 شد سینه ام شکاف شکاف از خدنگ آه وز هر شکاف آتش دل می زند علم
6 روزی که می نوشت قضا نامه اجل قتل مرا به تیغ جفای تو زد رقم
7 عمری ست جرعه خوار سفال سگان توست جامی که آب خضر ننوشد ز جام جم