-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا چه زهره که گویم: غلام روی تو باشم؟ سگ غلام غلام سگان کوی تو باشم
2 اگر به سوی تو گاهی کنم ز دور نگاهی هنوز بر حذر از نازکی خوی تو باشم
3 چو سر عشق تو گفتن میان خلق نشاید به گوشهای بنشینم، به گفتگوی تو باشم
4 زهی خجسته زمانی! که بعد مرگ رقیبان نشسته، با دل آسوده، روبروی تو باشم
5 تو آن بتی، که من بتپرست همچو هلالی به هر کجا که روم، روی دل به سوی تو باشم