-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا چگونه نباشد حضور عیش و فراغ که زخم بر سر زخم است و داغ بر سر داغ
2 مرا چنانکه منم بینی و نگوئی هیچ ازین تغافل جانسوز سخت داغم داغ
3 اگر جگر جگر و دل دلم خورد، شاید که پیش آن گل رعنا، یکیست بلبل و زاغ
4 ملاف هیچ بر عاشقانش از خورشید به آفتاب پرستان چه دم زنی ز چراغ
5 نسیم وصل پریشان و بیدماغم کرد نساخت گلخنیان را هوای گلشن داغ
6 کسش نیافت نشان آنکه از تو یافت نشان کسش نیافت سراغ آنکه از تو یافت سراغ
7 دگر بسان رضی عاشقی نخواهی یافت بگردی ار همه ویرانهٔ جهان به چراغ