سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

چند گویم، در فراقت کابم از سلمان ساوجی غزل 98

غزل 98 ام از 897 غزلیات

چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟

1 چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟ شد بپایان عمر و پایانی ندارد سرگذشت

2 چون نویسم، کز فراقت، بر سر کلکم چه رفت باز سودایت چه بر طومار و بر دفتر گذشت

3 جانم آمد، بر لب و کشتیش بر خشک اوفتاد آه من تا بحر نیلی رفت و زان برتر گذشت

4 هر خدنگی کامد، از مشکین کمان ابروت در دل مسکین من، پیکان بماند و سرگذشت

5 ناوکی کز دست شستت جست، آمد بر دلم از نسیم نوبهاری، بر دلم خوشتر گذشت

6 در دو عالم، مقصد و مقصود جان عاشقان نیست جز خاک درت، چون می‌توان زان در گذشت

7 خاک بر سر می‌کنم، چون باد و می‌گریم چو ابر گرچه ابرت از فراز بام و باد از در گذشت

8 شمع را در گیر، امشب تا بگوید روشنت کز خیالت، دوش سلمان را چها بر سر گذشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟

شاعر شعر چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟ سلمان ساوجی می باشد.

شعر چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟ چیست ؟

قالب شعر چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟ غزل است

مضمون اصلی شعر چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر