جامی

جامی

جامی
جامی

تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست از جامی غزل 75

غزل 75 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست

1 تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست با دل سوخته و دیده تر خواهم زیست

2 تاج عزت به سرم خاک مذلت شده است چند دور از در تو خاک به سر خواهم زیست

3 گرچه صد بار چو مورم سپری زیر قدم در ره خدمت تو بسته کمر خواهم زیست

4 بس که زد شعله ام امشب رگ جان بی تو چو شمع روشنم نیست که تا وقت سحر خواهم زیست

5 جان ز تن رفت و خیال تو به جایش بنشست به تو خواهم پس ازین زیست اگر خواهم زیست

6 زیستن با تو چو از دست رقیبان نتوان بعد ازین بی تو به پیغام و خبر خواهم زیست

7 می روی شاد که جامی به غم ما خوش زی بی تو پیداست که من چند دگر خواهم زیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست

شاعر شعر تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست چه کسی است ؟

شاعر شعر تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست جامی می باشد.

شعر تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست چیست ؟

قالب شعر تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست غزل است

مضمون اصلی شعر تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.