-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کی کشی به بی گنهان از عتاب تیغ ای پادشاه حسن مکش بی حساب تیغ
2 تا عکس سر و قد تو در بر کشیده است دارد کشیده به بد ز غیرت بر آب تیغ
3 در ذوق کم ز خوردن آب حیات نیست خوردن ز دست آن مه مشکین نقاب تیغ
4 از بس که بهر کشتنم افتاده در شتاب ترسم به دیگری زند از اضطراب تیغ
5 یابند محرمان سحرش کشته برفراش گر بر کسی کشد ز غضب او به خواب تیغ
6 قتلم فکند دوش به صبح و من اسیر مردم ز غم که دیر کشید آفتاب تیغ
7 عابد کشی است در پی قتلم که میکشد بر آهوی حرم ز برای ثواب تیغ
8 میدید بخت و دولت خونریز محتشم میبست یار چون به میان از شتاب تیغ