جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

تا کی دلا به دام غمش از جهان ملک خاتون غزل 1253

غزل 1253 ام از 1809 غزلیات

تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای صد داغش از فراق به جانم نهاده‌ای

2 تا چند جان به زلف دلاویز بسته‌ای تا سیل خون ز دیده روانم گشاده‌ای

3 ای ماه مهربان چو سر زلف خویشتن بردی ز دست ما دل و بر باد داده‌ای

4 چون سرو ایستاده‌ای به لب جوی در چمن هرگز ز لب تو کام دل ما نداده‌ای

5 کی بر منت نظر بود ای یار سنگدل مغرور حسن خویشتن و مست باده‌ای

6 ما در غمت نشسته به خاک رهیم و تو مانند سرو بر لب جو ایستاده‌ای

7 ای اشک تا به چند بیفتی به خاک راه گویند در جهان که تو معروف زاده‌ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای

شاعر شعر تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای چه کسی است ؟

شاعر شعر تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای جهان ملک خاتون می باشد.

شعر تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای چیست ؟

قالب شعر تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای غزل است

مضمون اصلی شعر تا کی دلا به دام غمش اوفتاده‌ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.