- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کی آن شوخ مرا بیند و نادیده کند بشنود ناله زار من و نشنیده کند
2 چون بگریم بر او فاش ز من پنهانی در رقیبان نگرد خنده دزدیده کند
3 بر زمینی که شود دیده نشان قدمش هر که اهل نظر آنجا قدم از دیده کند
4 من ندارم گله ای زان کله شانه زده هر چه با من کند آن طره ژولیده کند
5 بر خراشیده دلم گو مگذر زانکه مباد کش خراش دل من پای خراشیده کند
6 پرده زاهد سالوس برانداخته باد با بتان چند نظربازی پوشیده کند
7 جامی از یار پسندیده چه رنجی حاشا کان پسندیده به جز کار پسندیده کند