-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کی از دست فراق تو ستمها بینیم؟ هیچ باشد که تو را بار دگر وابینیم
2 دل دهیم، از سر زلف تو چو بویی یابیم جان فشانیم، اگر آن رخ زیبا بینیم
3 روی خوب تو که هر دم دگران میبینند چه شود گر بگذاری تو دمی ما بینیم؟
4 ما که دور از تو ز هجرانت به جان آمدهایم از فراق تو بگو: چند بلاها بینیم؟
5 خورد زنگار غمت آینهٔ دل به فسوس نیست ممکن که جمال تو در آنجا بینیم
6 گم شد آخر دل ما، بر در تو آمدهایم تا بود کان دل گمکردهٔ خود وابینیم
7 گر بیابیم دلی، بر سر کویت یابیم ور ببینیم رخی، در دل بینا بینیم
8 روی بنمای، که امروز ندیدیم رخت ای بسا حسرت و اندوه که فردا بینیم!
9 روی زیبای تو، ای دوست، به کام دل خویش تا عراقی بنمیرد نه همانا بینیم