1 تا کی کشم انتظار رویت صنما سرگشته شدم به جستجویت صنما
2 در حسرت روی خوبت ای جان و جهان گشتم ز مجاوران کویت صنما
3 از بس که جفا کشد دل خسته ما اندیشه کن از ناله آهسته ما
4 باز آی ز راه لطف و از روی کرم بگشا گره از کار فرو بسته ما
1 گر آیی تنگ یک شب در بر ما فدای پای جانان این سر ما
2 چه دولت باشد آن یارب که ناگاه درآیی همچو سروی از در ما
1 چه خوش باشد شبی تا روز مهتاب فتاده از رخش در روی مه تاب
2 ز نور روی چون خورشید برده نگار مهوشم از چشم ما خواب
1 صنما سنگ دلا سرو قدا مه رویا دلبرا حور وشا لاله رخا گل بویا
2 شیوه از چشم تو آموخت مگر نرگس مست روشنی از تو ربودست مه و خور گویا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به