تا کی به درت نالیم، هرشب من از آذر بیگدلی غزل 11

آذر بیگدلی

آثار آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

تا کی به درت نالیم، هرشب من و دربان‌ها؟

1 تا کی به درت نالیم، هرشب من و دربان‌ها؟ آنها ز فغان من، من از ستم آن‌ها؟!

2 دامان توام شاید، کز سعی به دست آید؛ لیک آه که می‌باید زد دست به دامان‌ها

3 یکبار برون آور، زان چاک گریبان سر چون رفته فرو بنگر سرها به گریبان‌ها

4 ای جسم تو جان پاک، در راه تو جان‌ها خاک؛ هر سو گذری چالاک، بر باد رود جان‌ها

5 صد تیر فزون یا کم، از تو به دل چاکم؛ گم‌گشته و از خاکم، پیدا شده پیکان‌ها!

6 نارم ز طبیبان یاد، دارم به دل ناشاد؛ درد تو و نتوان داد، این درد به درمان‌ها

7 تا چند دلت لرزد، زین غم که خطش سر زد؟! این سبزه تو را ارزد آذر به گلستان‌ها!

عکس نوشته
کامنت
comment