1 تا کی غم این جهان فرسوده خورم تا چند جفای مردم سفله برم
2 چون خال بتان حال دلم گشت تباه در چرخ کبودجامه خود نیست کرم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 صبا چه گفت ز دلدار خشم رفتهٔ ما کجا مقام گرفت آن مه دوهفتهٔ ما
2 نشسته در دل محزون ما شب و روزست خیال روی نگار ز چشم رفتهٔ ما
1 ای دیده گشته در غم هجر تو چون شراب وای دل بر آتش غم عشقت شده کباب
2 ای سرو راستی که قدی خوش کشیده ای در بوستان عشق سر از سوی ما متاب
1 ای سرو چمن چو قامتت راست با ما تو بگو که آن چه بالاست
2 میلت سوی ما بدی همیشه این سرکشی تو از چه برخاست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به