-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کی زنی ز مشک سیه بر زره گره تا چند ماهرا کشی اندر خم زره
2 ماهی، باختیار، چو ماهی زره مپوش روباز کن ز حلقه مشکین زره گره
3 گردم زند ز زلف تو اندر بر بتان عنبر که هستم از خم آن طره مشتبه
4 بگشا شکنج زلف که با یاد بوی او خاک ره از شمامه ی عنبر به است به
5 گر شادیت ز مرگ امامی است، زنده کرد او را مدیح خواجه تو خوشباش و برمجه