-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه مهربان به سفر شد، چه تند قهر آمد فرشته ای بشد و فتنه ای به شهر آمد
2 کرشمه ای که دگر ناخنی رساند باز گشود گریهٔ تلخ و هزار نهر آمد
3 قیاس کن که چه آبم رود به جوی حیات که گاه گریهٔ شادی ز دیده زهر آمد
4 به شومی دل از عافیت رمیدهٔ من ز کوه و بادیهٔ آوارگی به شهر آمد
5 مکو که بی خبر آمد به دهر عرفی و رفت هر آن که از عدم آمد، چنین به دهر آمد