چه مهربان به سفر شد، چه از عرفی شیرازی غزل 211

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

چه مهربان به سفر شد، چه تند قهر آمد

1 چه مهربان به سفر شد، چه تند قهر آمد فرشته ای بشد و فتنه ای به شهر آمد

2 کرشمه ای که دگر ناخنی رساند باز گشود گریهٔ تلخ و هزار نهر آمد

3 قیاس کن که چه آبم رود به جوی حیات که گاه گریهٔ شادی ز دیده زهر آمد

4 به شومی دل از عافیت رمیدهٔ من ز کوه و بادیهٔ آوارگی به شهر آمد

5 مکو که بی خبر آمد به دهر عرفی و رفت هر آن که از عدم آمد، چنین به دهر آمد

عکس نوشته
کامنت
comment