چه جور ماند که برما مه صیام نکرد از جامی غزل 220

چه جور ماند که برما مه صیام نکرد

1 چه جور ماند که برما مه صیام نکرد کدام عیش که بر عاشقان حرام نکرد

2 کدام سبزه امید را که خشک نساخت کدام میوه مقصود را که خام نکرد

3 رمید نافه رام طرب نمی دانم ز تار چنگ چرا مطربش زمام نکرد

4 مقلدند همه خاص و عام عارف نیست جز آنکه کار به تقلید خاص و عام نکرد

5 صیام چیست ز جام وصال محرومی خوشا کسی که درین ماه ترک جام نکرد

6 به چاشت روزه خود را به باده کرد افطار حواله اش چو سفیهان به وقت شام نکرد

7 ز زیرکان نرسد اعتراض بر جامی به مقتضای چنین صوم اگر قیام نکرد

عکس نوشته
کامنت
comment