مرا چه قرب که در انتظار از ابن حسام خوسفی غزل 133

ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

مرا چه قرب که در انتظار روی تو باشم

1 مرا چه قرب که در انتظار روی تو باشم همین تمام که بر رهگذار کوی تو باشم

2 مرا چه حدّ رسیدن بدان وصال همایون همین بس است که دایم به جست و جوی تو باشم

3 کنون که جعد سر زلف تو به چنگ نیامد روا بود که سراسیمه تر ز موی تو باشم

4 زبان مدام زیاد لب تو شهد نثارست مگر به وقت شهادت به گفت و گوی تو باشم

5 در آن نفس که کند جان وداع قالب خاکی هنوز با دل پر خون در آرزوی تو باشم

6 به آب دیده گلابی بریز بر کفن من که تا به روز طهارت به شست و شوی تو باشم

7 چو چشم ابن حسام از نظر به مرگ ببندند به چشم دل نگران همچنان به سوی تو باشم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر