ترا چگونه توان گفت یوسف از کمال خجندی غزل 999

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی

1 ترا چگونه توان گفت یوسف ثانی ثنای حسن نو او گفت او بود ثانی

2 حدیث بوسف مصری که احسن القصص است کسی بسوز نخواند چو پیر کنعانی

3 دلا حکایت حستش کن و شنو تحسین گذار نه یوسف چه نه می خوانی

4 شنیده نقش رخش نقشیند و دفتر شست چو بشنوی توهم ای گل ورق گردانی

5 بدانکه از کف پا دادیم دو بوس مرنج بگیر بوس خود اکنون اگر پشیمانی

6 درت زمالش رخسار هاست مالا مال دگر به پای تو خواهیم سود پیشانی

7 حقوق بندگیم گفته شهان دانند هنوز قیمت و مقدار خود نمی دانی

8 رقیب گفت تو دانی کمال قیمت من بگفتم ای دل سخنت بغضه ارزانی

9 ترا به ساحل دریا بصد درم بخرند برای لنگر کشتی که پس گران جانی

عکس نوشته
کامنت
comment