-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 داغ جفا که برکسان زآتش کین خود نهی کاش به جان عاشق بی دل و دین خود نهی
2 باد زمین به راه تو تارک بندگان که تا هر طرفت فتد گذر پا به زمین خود نهی
3 ای بت آمده ز چین لاف زنان به روی او زود بود کزین خطا روی به چین خود نهی
4 بر سر ره نشسته ام بو که چو مست بگذری پای به سهو بر سر راه نشین خود نهی
5 تاجورا کجا رسد کامت ازان نگین لب گرنه به کفه بها تاج و نگین خود نهی
6 رشح می از لبش دلا شهد شهادت تو بس به که ازان ذخیره ای روز پسین خود نهی
7 قدرشناس گوهرت نیست زمانه جامیا در کف سفله تا به کی در ثمین خود نهی