1 امید عیش مدار از جهان بوقلمون که هر دمش چو مخنث طبیعتان رنگیست
2 ولی تو سخت ازین غافلی که از هر رنگ بسان مرد مخنث به دامنت ننگیست
1 اگر نظام امور جهان به دست قضاست چرا به هرچهکند امر شهریار رضاست
2 شهیکه قامت یکتای دهرگشته دوتا به پیشگوهر او کز مثال بیهمتاست
1 دارد اگرچه بر همهکس روزگار دست دارد به پیش دست و دل شهریار دست
2 شاه جهان بهادر دوران حسن شه آنک دارد به خسروان جهان ز افتخار دست
1 عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد شکر که آن رفت
2 این با طرب و خرمی و فرخی آمد وان باکرم و محنت و رنج و مرضان رفت