- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بزرگوارا آنی که پیش رأی تو خور بزیر چادر سیماب گون نهفته شود
2 بگاه فکر بیان تو گر بر آشوبد سرای پردة سرّ ازل کشفته شود
3 اگر گشاده شود دانگ سنگ سطوت تو دریچه یی ز عدم در وجود سفته شود
4 زنوک کلک تو هر دم ز عالم معنی هزار گوهر ناسفته بیش سفته شود
5 برای قدر تو هر روز کرد ظلمت شب ز صحن چرخ بگیسوی مهر رفته شود
6 در اشتیاق تو بیدار دولتی دارد کسی که یک شب چون بخت بنده خفته شود
7 بدان خدای که در باغ صنع او هر دم گل وجود ز خار عدم شکفته شود
8 که شوق بنده بخدمت زیادتست از آن که شرح آن بتصاویر خامه گفته شود