- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگه بر چهره نتوان کرد آن ترک شرابی را یکایک چون در آتش افکند کس مرغ آبی را
2 هلاک گردش چشمی که از هر جنبش مژگان عمارت می کند در کشور دلها خرابی را
3 فریب حسن هندی خورده ام دل مرده چون باشم که هست آب بقا در شیر رنگ ماهتابی را
4 مرا جویا به بزم وصل او از جوش حیرانی لب تصویر آموزد فن حاضر جوابی را