1 حکمتش معقول و با محسوس در خلوت نرفت گرچه بکر فکر او پیرایه پوشد چون عروس
2 طایر عقل فلک پرواز او دانی که چیست؟ «ماکیان کز زور مستی خایه گیرد بی خروس»
1 تارک آفل براهیم خلیل انبیا را نقش پای او دلیل
2 آن خدای لم یزل را آیتی داشت در دل آرزوی ملتی
1 جهد کن در بیخودی خود را بیاب زود تر والله اعلم بالصواب
1 گر به الله الصمد دل بسته ئی از حد اسباب بیرون جسته ئی
2 بندهٔ حق بندهٔ اسباب نیست زندگانی گردش دولاب نیست
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران