1 قدرت او چو ذات او کامل همۀ ممکنات را شامل
2 فیض و فضلش علی الدوام تمام جود و لطف و عطاش مطلق و عام
3 امر و خلقش به یکدگر مقرون جمله پیدا شده به «کن فیکون»
4 «انّما امرنا لشیء» گفت تا شود داخل آشکار و نهفت
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بت اینجا مظهر عشق است و وحدت بود زنار بستن عقد خدمت
2 چو کفر و دین بود قائم به هستی شود توحید عین بتپرستی
1 بر آن رخ نقطهٔ خالش بسیط است که اصل مرکز دور محیط است
2 از او شد خط دور هر دو عالم وز او شد خط نفس و قلب آدم
1 هر آن چیزی که در عالم عیان است چو عکسی ز آفتاب آن جهان است
2 جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به