- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
نام شریفش آقا عبداللّه و از کمالات عقلیه و نقلیه آگاه. والدش حاج علی عسکر و به محامد صفات در آن شهر مشتهر. خود در خدمت علما و فضلا اکتساب کمالات نمود. در عقلیات تلمیذ ملااحمد یزدی و سایر الهیین معاصرین بود وحکمت طبیعی را در خدمت جناب فضیلت مآب حاج میرزا سید رضی که الحق حکیمی عیسوی دم و طبیبی مبارک قدم بود، اقتباس فرمود. پس از تکمیل کمالات به تحصیل حالات مایل شد. مدتی به تهذیب اخلاق و مجاهدهٔ نفسانیه سرآورد و با فضلا و عرفا معاشرت کرد. غرض، مردی است طالب ترک و تجرید و جاذب حال و توحید. به شوق صحبت فقیران و عزیزان از مصاحب امرا و اعیان گریزان. غالب اوقاتش صرف تعبد و طاعات و اکثر معالجاتش مَحْضاً للّهِ و الحَسَنات. پاکی فطرتش از حصول قربت اهل دنیا مانع، و علو همتش به وصول معیشت مقرری قانع. فقیر را به خدمتش کمال اخلاص است. این ابیات از اوست: ,
2 خوش گفت پیر عقلم دوش از سر کرامت عشق بتان ندارد حاصل بجز ندامت
3 از حادثات گیتی ایمن شوی و فارغ در کوی می فروشان سازی اگر اقامت
4 بر هر چه نظر میکنم از وی اثری هست وندر دل هر قطره ز بحرش گهری هست
5 بیهوده مرو در پی هر زاهد و واعظ کز آن خبری نیست که با او خبری هست
6 نکند حادثهٔ دور فلک تأثیری وز دیاری که در آن خانهٔ خماری هست
7 غیر از گل حسرت از گل من سر بر نزند گیاه دیگر
8 ای آنکه ز هر ذره نمایان شدهای از هر طرفی چو مهر تابان شدهای
9 در کعبه و دیر جمله را روی به تست تو مقصد کافر و مسلمان شدهای