- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
اسمش میرزا عبدالحمید بن مولانا عبدالغفار. والدش از علما و مقدسین و فقرا و سالکین آن دیار. خود جوانی است در ریعان شباب و از علوم متداوله فیض یاب. خط نسخ را خوب مینویسد. به کتابت اشتغال دارد و از دسترنج نویسندگی اوقات میگذارد. همیشه مایل است به صحبت ارباب کمال و اصحاب حال. مدتها با جناب حاجی زین العابدین شیروانی سیاح معاشرت و اظهار خلوص مینمود. حالیا اغلب به مجلس جناب حاجی محمد حسین قزوینی آمد و شد میکند. جوان ستوده اخلاقی است. گاهی شعری میگوید. این چند بیت از او نوشته شد: ,
2 رندی به راه عشق سبکبار میرود کاول قدم به خانهٔ خمار میرود
3 اسرار خرابات و رموز دل عشاق گفتن برِ بیگانه سزاوار نباشد
4 از قیل و قال مدرسه چون دل گرفت زنگ بزدایمش به صحبت رندانِ باده نوش
5 چه جلوه کرد ندانم نگار عشوه گرم که هر که را نگرم روی اوست در نظرم