جامی

جامی

جامی
جامی

هم ز وی آورند کآخر کار از جامی هفت اورنگ 68

هفت اورنگ 68 ام از 3391 سلسلةالذهب - دفتر دوم

هم ز وی آورند کآخر کار

1 هم ز وی آورند کآخر کار چون شد این درد بر دلش بسیار

2 چهره خور چو زرد فام شدی شیخ دین بر کنار بام شدی

3 اشک چون ریختی گهر سفتی رو به خورشید کردی و گفتی

4 کای جهانگرد آسمان پیمای شب تاریک کاه روز افزای

5 ز اول بامداد کز سر کوه سر زدی با هزار فر و شکوه

6 تا به اکنون که کردی از تگ و پوی زرد رو در دیار فرقت روی

7 تیغ آهیخته زیر پا دیدی کوههای بلند ببریدی

8 بس بیابان ژرف پی در پی که به یک قرص گرم کردی طی

9 از بسی بحرها به زورق زر برگذشتی ز موج ناشده تر

10 ده به ده کو به کو شهر به شهر یافتند از فروغ فیض تو بهر

11 هیچ جا دلشکسته ای دیدی وز خود و خلق رسته ای دیدی

12 کش ازین غم به دل بود دردی یا ازین راه بر رخش گردی

13 سخنان گفتی اینچنین بسیار تا شدی آفتاب نادیدار

14 بعد ازان آمدی فرو از بام همچنان بی قرار و بی آرام

15 بی قراری عشق بی تمکین جز به مردن نباشدش تسکین

16 بلکه آنان که مست این جام اند چون بمیرند هم نیارامند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هم ز وی آورند کآخر کار

شاعر شعر هم ز وی آورند کآخر کار چه کسی است ؟

شاعر شعر هم ز وی آورند کآخر کار جامی می باشد.

شعر هم ز وی آورند کآخر کار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر هم ز وی آورند کآخر کار چیست ؟

قالب شعر هم ز وی آورند کآخر کار هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر هم ز وی آورند کآخر کار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر