-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خطش به تازه باعث ناز و نیاز شد کوتاه کرد زلف و حکایت دراز شد
2 محمود از کجا، سفر هند از کجا این شور و فتنه بر سر حسن ایاز شد
3 در دیر مردم و زشرف مشت خاک من در سجده گاه صومعه مهر نماز شد
4 سامان روزگار، پریشانی آورد افتد گره به کار چو ناخن دراز شد
5 افتد ز بس که طشت کسی هر نفس ز بام روی زمین چو معرکه ی طاس باز شد
6 از تاب عشق تا سر من گرم شد سلیم چون شمع، کار من همه سوز و گداز شد