دل شه چون هوا پرست بود از جامی هفت اورنگ 18

دل شه چون هوا پرست بود

1 دل شه چون هوا پرست بود ملک دین را ز وی شکست بود

2 دلش از شاهدان ساده عذار در تمنای بوس و ذوق کنار

3 پاکی از خصم بر کنار نهد بوسه بر تیغ آبدار دهد

4 قبله شاه شاهد ظفر است کز همه شاهدان جمیل تر است

5 نخل بالاش رمح تیز گذار بر صف صفداران کوه وقار

6 چشم شهلای او به سرمه سیاه سرمه او غبار نعل سپاه

7 غمزه او سنان سینه شکاف سینه پردلان روز مصاف

8 طلعتش آفتاب تیغ صیقل غازیان را به روز فتح دلیل

9 هر که بر طلعتش گشاد نظر بست دیده ز شاهدان دگر

10 الله الله که راست این شاهد چه بلا دلرباست این شاهد

11 دل صد کس به خون بیالاید تا یکی را جمال بنماید

عکس نوشته
کامنت
comment