-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لطف طبعش در سخن مو می شکافت لفظ نشنیده به معنی می شتافت
2 پیش ازان کش لفظ در گوش آمدی معنیش در ربقه هوش آمدی
3 هر چه نظم از بحر طبعش یک گهر هر چه نثر از باغ لطفش یک ثمر
4 چون ثریا پایه نظمش بلند چون بنات النعش نثرش ارجمند
5 در لطایف لعل او حاضر جواب در دقایق فهم او صافی چو آب
6 خط او چون خط خوبان دل فریب خوشنویسان زان چو عاشق ناشکیب
7 چون گرفتی خامه مشکین رقم آفرین کردی بر او لوح و قلم
8 جانش از هر حکمتی محفوظ بود نکته های حکمتش محفوظ بود
9 در ادای حکمت یونانیان گفتیش یونانیان نعم البیان