محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی
محتشم کاشانی

خیالش را به نوعی انس در از محتشم کاشانی غزل 49

غزل 49 ام از 972 غزلیات

خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب

1 خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب که با این نیم جانیها دو جانم در تنست امشب

2 به صحبت هر که را خواند نهان آرد به قتل آخر مرا هم خوانده گویا نبوت قتل منست امشب

3 به کف شمشیر و در سر باده چند اغیار را جوئی مرا هم هست جانی کز غرض خونخوردنست امشب

4 ز بدمستی به مجلس دستم اندر گردن افکندی اگر من جان برم صدخونت اندر گردنست امشب

5 سری کز باده بودی بر سر دوش سرافرازان به هشیاری من افتاده را در دامنست امشب

6 سرم کوبند اگر چون زر بهم باشد به مهر او که دل اسرار آن طرف عیار مخزنست امشب

7 ز بزم دوست محروم از زبان خود شدم اما چه‌ها دربارهٔ من بر زبان دشمن است امشب

8 از آن خلعت که بر قد رقیب از لطف میدوزی هزارم سوزن الماس در پیراهن است امشب

9 دمی بر محتشم پیما می دیدار ای ساقی که ذوقش جرعه خواه از باده مردافکن است امشب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب

شاعر شعر خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب چه کسی است ؟

شاعر شعر خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب محتشم کاشانی می باشد.

شعر خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب چیست ؟

قالب شعر خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب غزل است

مضمون اصلی شعر خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی